دوستان عزیز السلام علیکم
سایت بیداری اسلامی یکی از سایت های قدیمی اهل سنت است که سال 1383 آغاز به کار نموده است.
متاسفانه در این دو ماه اخیر به علت مشکلی که با سرویس دهندهی این سایت در ایران رخ داد این سایت در دسترس نبود.
الحمدلله توانستیم این سایت را دوباره بر روی آدرس جدید فعال نماییم.
از شما برادران و خواهران گرامی میخواهم این آدرس جدید را به دیگران اطلاع دهید و اگر خود دارای سایت یا وبلاگ هستید حتما این آدرس جدید را به جای آدرس قبلی قرار دهید.
منتظر حضور شما در بیداری اسلامی هستم.
موفق و موید و پیروز باشید.
ابوعامر ملامحمدی
آدرس جدید:
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
السلام علیکم
سایت بیداری دوباره الحمدلله روی خط آمده. منتظر حضورتان هم هستم. در ضمن هر نظر یا پیشنهادی داشتید به ایمیل بیداری بفرستید. bidaryislamy@Gmail.com
نسخه جدید سایت بیداری نیز در دست ساخت است. امیدوارم این نسخه بتواند کاستی ها و اشکالات نسخه قدیمی را برطرف کند. منتظر نظراتتان هستم. ابوعامر
مقاله زیبایی از استاد مبارک القحطانی در یکی از سایتها نظرم را جلب کرد و باعث شد آن را بطور مختصر برایتان ترجمه کنم. مطمئنم با خواندن این مطلب شما نیز به همان نتیجه ای می رسید که من رسیدم.
شاید شما هم از خواندن این داستان تعجب کنید
شاید هم برایتان کمی غیر طبیعی به نظر بیاید!
اما در هر صورت این داستان واقعی است... [ مطلب کامل ]
دکتر عائض القرنی
این ماه فصل توبه و مغفرت است، ماه گذشت و برگشت است، این زمانی است باارزشتر از هر زمان دیگر.
از رسول الله – صلی الله علیه و سلم – به سند صحیح روایت شده است که فرمود:
«خداوند دست خود را بر شب می گستراند که گناهکار روز توبه کند و دست خود را بر روز می گستراند که گناهکار شب توبه کند تا وقتی که خورشید از مغرب طلوع کند» [به روایت امام مسلم نیشابوری]
بدی های ما بسیار است و گذشت او بیشتر، گناهان ما بزرگند و رحمت او بزرگتر، لغزشهای ما عظیمند و مغفرت او باعظمت تر.
برادر و خواهرم :گریه به خاطر خشیت خداوند فضیلت بسیار زیادی دارد و از رسول الله صلی الله و علیه و سلم روایت است که او فرمود:
(سبعة یظلهم الله فی ظله یوم لا ظل الا ظله_ وذکر منهم:رجل ذکر الله خالیا ففاضت عیناه).متفق علیه.
هفت گروه هستند که خداوند روز قیامت آنها را در زیر سایه خویش قرار می دهد روزی که هیچ سایه ای جز سایه او نیست و از جمله آنها شخصی است که خداوند را در تنهایی یاد کرده و چشمانش پراشک می شود.
برادر و خواهرم: سؤالیست که در ذهن بسیاری از مقصران جاری می شود- همه ما مقصریم و از خداوند متعال خواهان بخشش هستیم- هنگامی که آیات قرآن تلاوت می شود یا احادیث رسول الله صلی الله و علیه و سلم و روایات سلف صالح خوانده می شود بسیاری از کسانی که دلهایشان نرم است گریه می کنند ،،
چرا آنها گریه می کنند ولی من نه؟؟؟
استاد مرحوم عبدالرحیم خطیب
... مورخین قرن اول اسلام تا شش قرن بعد یعنی ششصد سال بعد از تاریخ فتح اسکندریه چه مورخ مسلمان و چه بیگانه با آنکه درباره فتح این شهر به تفصیل شرح داده اند نه ذکری از وجود کتابخانه در آن زمان کرده اند و نه از آتش زدنش به دست عمروبن العاص فاتح اسکندریه حرفی زده اند.
اولین کسی که تهمت زده گفته است عمروبن عاص پس از فتح اسکندریه کتابخانه بزرگش را به فرمان حضرت عمربن الخطاب آتش زد «عبداللطیف بغدادی» است که این مطلب را در کتابش به نام «الإفاده و الاعتبار» ذکر کرده است و هیچ احدی از تاریخ نویسان قبل از او در چندین قرن گذشته چیزی از ین باب نگفته و ننوشته است ، حتی مورخین غیر مسلمان هم اشاره ی به ین مطلب نکرده اند و حال آنکه هرگاه چنین حادثه ی بود با آب و تاب می نوشتند[1]
شکی نیست که خود عبداللطیف بغدادی در تاریخ فتح اسکندریه که در سال 21 هجری (642) میلادی بوده به دنیا نیامده تا گفته شود آنچه خودش شخصا در هنگام فتح اسکندریه به چشم دیده در کتابش به قلم آورده است زیرا او در سال 1231 میلادی یعنی 589 سال بعد از فتح اسکندریه از مادرش متولد گردیده است.
پس باید این مطلب را در تاریخ تدوین شده سابقین بیابد تا بنویسد و حال آنکه کسی قبل از او [چنین چیزی] نگفته و در هیچ تاریخی قبلا ذکر نشده است و بغدادی هم در کتابش استناد به هیچ کتاب تاریخی نکرده است بنابرین مسلما چیزی از پیش خود گفته و گفته اش ارزش تاریخی ندارد و قابل اعتبار و اعتنا نمی باشد.
بدین جهت است که پاره ی از دانشمندان غرب مانند گیبون و پوتلر و سدیو و گوستاو لوبون و امثال آنها این مطلب را با ذکر دلیل رد کرده اند و عمروبن العاص و عمربن الخطاب را از این تهمت مبرا می دانند.
هرگاه توجه کنیم که عبداللطیف بغدادی می گوید، کتابهای کتابخانه مزبور شش ماه متوالی زیر خزانه حمامهای اسکندریه که چهار هزار (!) حمام داشته به جای هیزم برای گرم کردن آب خزانه بسوزانند، آن وقت است که خوب پی می بریم داستان سوزاندن کتابخانه اسکندریه چقدر بی اساس و جز خرافه نیست. مگر شهر اسکندریه چقدر بزرگ و چقدر سکنه داشته که نیاز به چهار هزار حمام داشته باشد؟ یا مگر کتابهای کتابخانه تا چه حد زیاد بوده که دوام داشته شش ماه متوالی شب و روز آتش چهار هزار حمام افروخته، آب خزانه های چهار هزار حمام گرم کند؟ سبحان الله![2]
بنابرین یا در هنگام حمله مسلمین به اسکندریه کتابخانه ای که کتاب داشته باشد اصلا وجود نداشته و یا اگر موجود بوده رومی ها که وضع خود را در خطر دیده اند قبل از اینکه شهر به دست مسلمین افتد کتابهای آن را از راه دریا به پیتخت روم انتقال داده اند.
همچنین آتش زدن کتابخانه ایران به دست فاتحین اسلام چنانکه برخی محققین گفته اند افسانه ایست موهوم. چه در هیچیک از منابع معتبر قرون اول اسلام ذکری از این امر دیده نمی شود. مورخین معروف غرب که با بی طرفی و دور از تعصب به این موضوع توجه و به دقت بررسی کرده اند تصریح کرده اند که این مطلب جز دروغ و بهتان نیست. دکتر «ماکس میرهوف» اسلام شناس و مستشرق معروف در کتاب خود به نام «میراث اسلام» می گوید: «مراکزی برای تحصیل علم در قسمتهی مختلف ایران بود که پس از تسلط مسلمین بر ایران دست نخورده باقی ماند و حتی جندی شاپور، یکی از مراکز علمی امپراطوری اسلام گردید» (ص 103 میراث اسلام).
بنابر این تهمتی که برخی از بی اطلاعان در باب آتش زدن کتابخانه ایران به مسلمین می زنند هیچگونه مدرک تاریخی ندارد و جز بهتان نیست.
در تاریخ می خوانیم که رومی ها در سال 70 میلادی بر شهر بیت المقدس که در آن زمان شهر مذهبی یهودیان بود تسلط یافتند و کتب دینی آنان را برای توهین لگدمال کردند و پس از آن آنچه بود تماما در مسجد الاقصی عبادتگاه بزرگشان آتش زده سوزاندند و خود مسجد (معبد) را نیز به آتش کشیدند.
همچنین مسیحیان در کشمکشهی دینی که بر ضد یهودیان در اندلس (اسپانیا) به راه انداختند تمام کتابهای دینی آنها را طعمه حریق ساخته از بین بردند.
چنانکه در این کتاب (شیخین ابوبکر و عمر) نوشتیم مسلمین بر ایران و سوریه و فلسطین و اردن و مصر تسلط یافتند ولی در هیچ تاریخی حتی تواریخ همین مردمی که مملکتشان را از دست دادند دیده نمی شود که مسلمین به کتب دینی آنها توهین کرده یا ازبین بردند یا بناهای دینی آنها را خراب یا آتش زده اند و حال آنکه مسلمین حامل لوای دین اسلام بودند و یکی از اسباب جهادشان تبلیغ دین اسلام و دعوت مردم به سوی این دین بود و ظاهرا می بایست کتب دینی دیگران را از بین ببرند و معابدشان را خراب کنند، ولی نه تنها دست به چنین کاری نزدند بلکه برعکس به معابدشان تا آنجا احترام می گذاردند که حضرت عمر پس از فتح همین شهر بیت المقدس که رومیان چنین و چنانش کردند در کلیسای بزرگ قیامت نماز نخواند به این نظر که مبادا مسلمین در آینده بدین علت که خلیفه در آن نماز خوانده آنرا از دست مسیحیان گرفته تبدیل به مسجد نمایند.
در جنگ خیبر که در عهد حیات رسول الله و به رهبری آن حضرت واقع شد چند جلد تورات غنیمت به دست مسلمانان افتاد و یهودیان پس از پایان جنگ از حضرت رسول تقاضا کردند تا مجلدات تورات را به آنها بازگرداند و آن حضرت امر فرمود [کتب آنها] به آنها مسترد شود.[3]
مردمی که با کتب و ابنیه دینی دیگران چنین رفتار نیک می کردند یا امکان دارد که سایر کتابهای آنها از قبیل فلسفه و فلک و غیره که اصلا مخالف دین اسلام نمی باشد آتش بزنند؟ هرگز!
مسلما دشمنان این دین خواسته اند با جعل و وضع چنین داستانی وجهه مسلمین را بد جلوه بدهند ولی این تاریخ صحیح است که مشت محکم بر دهانشان می زند.
به نقل از «شیخین ابوبکر و عمر» نوشته سید عبدالرحیم خطیب، ص 379 - 383
ناشر: مولف، چاپ پنجم 1377 چاپخانه حیدری تهران
[1] قبل از بغدادی دو مورخ یکی به نام اوتیخا و دیگری به نام یوحنا اسقف نقیوس در حدود سال 311 هجری یعنی 299 سال قبل از بغدادی تاریخ فتح اسکندریه را مفصل نوشته اند ولی نه ذکری از وجود کتابخانه کرده اند و نه حرفی از سوزاندنش زده اند.
[2] خیلی عجیب است همانها که دم از تحقیق و بحث علمی می زنند گاه برای متهم نمودن طرف مقابل به چه دلایل واهی و بی اساس و گاه خنده داری متوسل می شوند! (بیداری اسلامی)
[3] ص 390 حیات محمد – محمد حسنین هیکل
آدرس اینترنتی بیداری دوباره فعال شده است. ما آخر از دست این مرکز دیتا ندانستیم چکار کنیم! خدا کند دوباره با این مشکلات مواجه نشویم. حالا که به وبلاگ نویسی عادت کرده ایم نمی دانیم چگونه دوباره کار سایت را شروع کنیم؟
در ضمن آیا کسی از دوستان حاضر به همکاری جدی (مشارکت) در انتشار بیداری اسلامی هست؟ دوستانی که مایل به همکاری مستمر می باشند به ما ای میل بفرستند
bidari.netfirms.com